مانندِ ماه !

یک چیزهایی هست که نمیشود به دیگری فهماند ، نمیشود گفت ، آدم را مسخره میکنند . . .

مانندِ ماه !

یک چیزهایی هست که نمیشود به دیگری فهماند ، نمیشود گفت ، آدم را مسخره میکنند . . .

مانندِ ماه !

گاهی مینویسم و گاهی نه !
قلم که نه ! دست به کیبورد میزنم و از دلم میگویم .
کمی شخصی ، کمی عمومی ، کمی خاص و کمی تکراری . . .

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

نگرانی نوشت !

شنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۵، ۱۲:۵۰ ق.ظ

این روزا در حالِ نوشتنم و نوشتن . دارم تمامِ انرژیم رو میذارم برای چیزی که قراره بشه ثمره ی تمامِ تلاشام ، تمامِ این مدت نوشتن هام ، تلاشِ تمامِ تمرینهام .

برام سخته اگه این دست نوشته اونقدری که باید و شاید مخاطب پیدا نکنه . . . اینکه ببینم پر از ایراد و مشکله و بابِ میلِ کسی نیست . . .

هفت بار این نوشتن رو تجربه کردم ، هفت بار از خودم ایراد گرفتم ، هفت بار به خودم نهیب زدم که احترام بذارم به قلم و نوشته ! الان وقتشه که به نتیجه برسه اما عجیب نگرانم . . . برای این آخرین نوشته نگرانم . یه چیزی مانع میشه انگار جلوی نوشتنم رو میگیره با نگرانی مینویسم و این حس گاهی منو میترسونه .

چقدر دلزده میشم از اینکه کلیشه بشه ، از اینکه اونجوری که نباید بشه . ادعا ندارم اما میدونم که توانایی نوشتن رو دارم و البته تواناییِ خوب نوشتن رو .

این روزا نگرانم و شروع شدنِ فصلِ دانشگاه نگران ترم میکنه . از اینکه روی ثمره ی زندگیم این دست نوشته ی نازنینم تاثیر بذاره . کاش به چاپ برسه حتی بهتر از اون چیزی بشه که انتظار دارم .

  • mahsa HD

نظرات  (۴)

چی هست این نوشته؟ 
پاسخ:
رمان . بعد از مدتها قراره برای چاپ بفرستم نوشته ام رو .
دادی کسی بخونتش قبل از چاپ؟ کسی که داستان نویسی حالیش میشه؟
بخونتش و نظراتشو بگه بهت
پاسخ:
قبلا خیلی از نوشته هام رو اینترنتی ثبت کردم چند تا انتشارات هم کارام و خونده بودن و دوستش داشتن اما این یکی فرق داره . مخصوصِ چاپ دارم مینویسم . یکم نگرانم در موردش .
خب منم واسه همین میگم
همین کارت رو که نگرانی ازش
یکی از کارایی که واسه رفع نگرانی میشه کرد اینه که قبل از چاپ بدی یه نفر که حالیشه بخونه(مثلا یه منتقدِ خوب که آشنا به آثار ادبیِ امروز دنیاست)
و نظراشو بگه و تو  تا حدی که میخوای و میتونی نظراشو توی متنت اعمال کنی
پاسخ:
این کار رو هم کردم تقریبا . باید  دید خدا چی میخواد .
مرسی از راهنمایی
کمتر وبی پیدا میشه ک اینقدر ب نوشته هاش حس خوبی داشته باشم که برم پست های قبل ترشم بخونم 
مطمئنم رمانتونم ی رمان عالیه
:))
پاسخ:
ممنون از لطفتون . امیدوارم همینطور که میگین باشه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی